خدایا! ولم نکن...
26 دی 1392 توسط لیلی جعفري طاق بستانی
سارا٬ هماتاقیم٬ یه خواهرزادهی سه ساله داره٬ کیان اسمشه.
سوره توحید رو تازه یاد گرفته٬ اوایل سوره که اصلاً نمیتونی بفهمی چی میگه. تنها جایی که متوجه میشی همون آیه آخره که اون هم به جای (و لم یکن) میگه:(وِلَم نکن).
همه بهش میخندیم ولی بعد که فکر میکنم٬ میبینم٬ اشتباه هم که میگه٬ ولی حتماً خدا رو قوی دیده که میخواد ولش نکنه. و حتما توی عالم کودکی خودش میدونه که نیازمند خداست.
خدایاااااااااااااا !
کیان میخواد ولش نکنی٬ و ما هم همون خواستهی کیان رو داریم. دقیقاً همون خواسته ٬ با همون احساس پاک. ولی از امام صادق علیه السلام یاد گرفتیم که اینطور بگیم:
رَبِّ لاتَكِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَيْنٍ اَبَدَاً لا اَقَلَّ مِنْ ذلِكَ وَلا اَكْثَرَ
اى پروردگارم هرگز چشم برهمنهادنى مرا به خود وامگذار نه كمتر از اين و نه بيشتر